هزلیات من!!!
باشد که تو زیبایی باشد که تو مغروری
پی نوشت: یه مدت نبودم یا روانی شدم یا هزل باف!!!!!
باشد که تو از شان قلب و دل من دوری
باشد که گذر از من پایان سفر باشد
صد حیف عبور از ما آغاز دگر باشد
باشد که تو در کوچه حوری و پری یابی
حیف از قر و ناز ما آن یار تماشایی
باشد که سر زلفش با باد سخن گوید
قربان سر و رویم، آن موی احورایی!
باشد که کتی وینسلت مدهوش رخت گردد
آن صورت پر خال و جوش باکتریایی
باشد که کسی دیگر نزدیک تو می گردد
موی شپشو یک سو، یک ور دست چرکایی
غیر از من ساده لوح کی عاشق تو گردد؟
از زشت همی سازد مردی به چه زیبایی
زیبا رخ و زیبا رو، شهره به پری گیسو
مشتاق لبم بودی، چشمان پلاسمایی
حالا که تو را دادم کم از ادب و کم عقل
حالا که عوض گشتی از آن پسر نا اهل
حق من و مالم نیست روی از دل من گیری
ما ناز کشت هستیم تا وقت عصاگیری
پی نوشت: یه مدت نبودم یا روانی شدم یا هزل باف!!!!!
+ نوشته شده در یکشنبه یکم آبان ۱۳۹۰ ساعت 22:59 توسط فرشته
|