باورش دنیا را دگرگون می سازد.
تنها عشق حقیقت داردOnly love is real
داستانی از همزادان باز پیوسته A story of soulmates reunited
نوشته : برایان ال. وایس Brian L.Weiss
ترجمه : زهره زاهدی
انتشارات جیحون چاپ اول 1377 چاپ پنجم 1380

تنها عشق حقیقت دارد عنوان کتابی که به تازگی مشغول خوندنش هستم! کتابی که مدتها در کتابخونه رو به فرسایش بود و حالا توی دستهای پرقدرت و چشمهای حریص من داره زنده میشه!!!!!!!!!
نمیدونم ...... ولی واقعا درک این کتاب برام سخته!
دكتر وایس فارغ التحصیل روانپزشكی از دانشگاه ییل و استاد دانشگاههای پیتسبودگ و میامی و رئیس بخش روانپزشكی مركز پزشكی مونت سینایی ، در برخورد با چند بیمار مختلف و در جریان گذشته درمانی آنها متوجه منشایی غیر قابل باور برای علائم بالینی (نظیر اضطراب، ترس، افسردگی و ....) میشود.
در واقع همون کاری رو انجام میده که فروید ازش به عنوان تداعی آزاد یاد میکنه ولی طی خلسه های عمیقی که بیماران در جلسات گذشته درمانی دارند وارد گذشته هایی میشوند که روح آنها قبلا تجربه کرده است!
در نهایت دکتر وایس به این نتیجه می رسد که تنش های کنونی ما ناشی از حوادثی است که در زندگی های گذشته برایمان اتفاق افتاده است!
دکتر وایس در این کتاب از تجربه ی باور نکردنی دوتن از بیمارانش سخن میگوید:
دختری جوان و نسبتا زیبا از اهالی مید وست به نام الیزابت كه علی رغم جوانی و زیباییش اندوهگین از مرگ مادرش و ناتوان در ایجاد ارتباط با مردان و عشق نا چشیده !
پسری به نام پدرو از اهالی مكزیك ، جذاب ولی اندوه گین از فراغ برادرش ، مردد !
این دو نفر كاندید گذشته درمانی شدند . در این روش دكتر وایس با بازگرداندن افراد به زندگی های گذشته شان و گشودن گره های موجود و بازگویی نقاط استرس آنها را درمان می كند .
این دو نفر در دو روز متفاوت نزد دكتر وایس می آمدند و همدیگر را نمی شناختند . در ادامه كتاب با تدوینی موازی داستان زندگی های پیشین این دو بیمار را می خوانیم و حیرانی از همین جا آغاز می شود!
ماجرا های این دو غریبه به شدت به هم شبیه است !! آن هم اینگونه كه انگار هر یك از دید یكی از كاراكترها به ماجرا می نگرند . برای مثال در یك زندگی یكی پدر است دیگری فرزند ، در زندگی دیگر مادر و فرزند ! در جایی دو همسر جایی دو برادر !! و …
به عبارت دیگر این دو در دالان پیچاپیچ زمان بارها و بارها در كنار یكدیگر زیسته اند و مهرمندانه به هم وابسته بوده اند .
و در نهایت...... آخرش مثل فیلم هندی میمونه دیگه!
ولی چیزی که ذهن منو این روزها اشفته تر از همیشه کرده اینه که اگه واقعا این کتاب و حرفهای دکتر وایس حقیقت داشته باشه اکثر ویژگی های اخلاقی که ما داریم ناشی از زندگی گذشته ی ما هستند و ......
من که حتی از گفتنش هم قلبم به هیجان میوفته!
عشقی که از نظر دکتر برایان حقیقت داره تنها مربوط به یک دوره ی چند ساله نیست..... روح بشر عشق رو همراه خودش به نسلهای بعد میبره! و حقیقت عشق باعث همراهی دو روح تا هزاران سال با هم میشه!
نکته اینجاست که قبول چنین فرضیه ای (که البته از نظر نویسنده کاملا اثبات شده ست) ممکنه خلاف انچه که در اسلام آورده شده باشه! ولی آیا میتونیم از اظهارات الیزابت، پدرو و چندین بیمار دیگه که تحت درمان دکتر وایس به همین شیوه بودند چشم پوشی کرد؟
نظر شما چیه؟
پ.ن1: خیلی ذهنمو به خودش مشغول کرده! واقعا دوست دارم بدونم من توی گذشته چه شخصیتی داشتم! یعنی من هم مثل الیزابت متعلق به اورشلیم بودم؟ یا 1400 میلادی توی یک دهکده زندگی میکردم؟ یا شاید مثل پدرو مردی بودم که توی جنگ زخمی میشه و میمیره؟؟؟؟؟
پ.ن2:واقعا ذهنم درگیرشه!
پ.ن3: مثل اینکه بارون این روزها مهمترین انگیزه برای آپدیت کردنها ی منه!
پ.ن4: نمیدونم چرا ولی دیشب احساس کردم دلم برای دندون درد تنگ شده! واقعا علتشو درک نمیکنم ولی دلم خواست که دندونم درد بکنه!
پ.ن5: کشف کردم که برخلاف ظاهر مهربونم آدم فوق العاده عصبی هستم!